سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دلگویه

و تو بال و پرم دادی

و به وسعت نگاهت شوق پرواز

بال و پرم دادی

و نجوای پرگشودن را آیه آیه در گوش جانم سرودی

دست های خاکی ام را در دست های خداییت گرم فشردی

و عاشقانه زمزمه کردی

که بال هایت را بگشا

و در آغوش آسمان اوج بگیر

می نگرم تو را

پرواز کن و باز " ارجعی الی ربک"

تماشا می کنم پروازت را ، آسمانی شدنت را

منتظرت می مانم ، پرواز کن

رهایت نخواهم کرد و من "اقرب من حبل الورید" یاریت خواهم داد

بال هایت را بگشا

اما مبادا در کوچه پس کوچه های آسمان در میان ابرهای سیاه مسیرت را فراموش کنی

    مبادا دلبسته ماه شوی و بال هایت را به گرمای محبت خورشید بسپاری

    مبادا شب هایت را با ستاره خلوت کنی

که من تو را برای خود آفریده ام

از من هستی و "نفخت فیک من روحی"

باد ها اگر پریشانت کردند "ادعونی استجب لک"

رعد ها اگر دلت را لرزاندند "الا بذکری تطمئن القلوب"

مبادا غافل شوی و تیرهای صیادان بر بالت بنشیند

زخمی اگر شدی ، خود بر آنها مرهم می نهم "الیس الله بکاف عبده"

اگر از طوفان دلشکسته شدی جبارم برای سینه ات

در آغوش بارانم خواهمت گرفت

و اشک هایت را با دستان نسیمم از چشمانت برمی گیرم "و بفضلی فلیفرحوا"

تکیه کن بر دستانم "فتوکل علیّ"

"و انا خیر حافظا " و من مهربانترین مهربانانم برایت

پس بال هایت را بگشا و به پرواز درآی


نوشته شده در دوشنبه 90/12/15ساعت 1:37 عصر توسط باران| نظرات ( ) |